امنیت غذایی امنیت ملی است

آمریکا چگونه با «نان» دنیا را کنترل می‌کند؟

آذر ۲۴, ۱۴۰۴

سرمایه‌گذاری‌های دولت ایالات متحده در امنیت غذایی جهانی، به طور سنتی از حمایت قوی هر دو حزب برخوردار بوده است؛ حمایتی که سیاست‌گذاران چه به صراحت و چه به طور ضمنی، آن را بر پایه‌های اخلاقی، اقتصادی و امنیت ملی استوار کرده‌اند. اما دولت ترامپ در ۱۰۰ روز نخست خود، اکثر کمک‌های خارجی ایالات متحده را متوقف یا فسخ کرده، آژانس‌های کمک‌رسانی آمریکا را تضعیف یا منحل نموده و اعلام کرده است که هرگونه کمک خارجی آینده باید آمریکا را به‌طور قابل اثباتی «قوی‌تر، امن‌تر و مرفه‌تر» سازد.

در این دوران عدم قطعیت، حامیانِ رهبری ایالات متحده در حوزه امنیت غذایی جهانی، برای تضمین تعهد قانون‌گذاران به حفظ بودجه و برنامه‌ها، بر اهمیت این مسئله برای «امنیت ملی» تکیه کرده‌اند. با این حال، این حامیان اغلب در ترسیم خط اتصال میان «ناامنی غذایی در خارج» و «امنیت ملی آمریکا» در داخل ناکام مانده‌اند. شکست در تبیین پیوندهای میان ناامنی غذایی جهانی و امنیت ملی ایالات متحده، می‌تواند منجر به سردرگمی و نادیده‌گرفته‌شدن این مفهوم شود و خطر توقف برنامه‌های قدیمی و دیرپا را به همراه داشته باشد.

امنیت غذایی چه کسی؟ امنیت ملی چه کسی؟

امنیت غذاییِ داخلی تقریباً در تمام کشورهای مستقل جهان به عنوان یک مسئله امنیت ملی پذیرفته شده است. برای کشورهای ناتو، تاب‌آوری سیستم‌های آب و غذا یکی از الزامات پایه برای آمادگی غیرنظامی است که در نشست ورشو (۲۰۱۶) برشمرده شد و در ماده ۳ اساسنامه ناتو درج گردید. ناامنی غذایی در ایالات متحده بود که به تصویب «قانون ملی ناهار مدارس ۱۹۴۶» شتاب بخشید؛ زمانی که فرماندهان نظامی گزارش دادند سوءتغذیه یکی از دلایل اصلی رد صلاحیت داوطلبان جنگ جهانی دوم بوده است. شوک‌های بازاری ناشی از همه‌گیری کووید-۱۹ و تهاجم تمام‌عیار روسیه به اوکراین، منجر به صدور اولین یادداشت امنیت ملی در مورد «تقویت امنیت و تاب‌آوری غذا و کشاورزی ایالات متحده» در سال ۲۰۲۲ شد که به افزایش تهدیدات بالقوه علیه این بخش اشاره داشت. بنابراین، امنیت غذایی ایالات متحده، چه به معنای بهره‌وری سیستم‌های کشاورزی و چه تغذیه شهروندان آمریکایی، به طور گسترده به عنوان مسئله امنیت ملی آمریکا پذیرفته شده است.

اما طرفداران کمک‌های امنیت غذایی جهانی ادعا می‌کنند که امنیت غذایی در «دیگر کشورها» نیز مسئله امنیت ملی آمریکاست. «استراتژی امنیت ملی ۲۰۱۷» دولت اول ترامپ اعلام کرد که از برنامه‌های امنیت غذایی و بهداشت که جان انسان‌ها را نجات می‌دهند و ریشه گرسنگی و بیماری را هدف می‌گیرند، حمایت می‌کند. همچنین «استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۲» دولت بایدن، ۳۰ بار به غذا و امنیت غذایی اشاره کرد. با این حال، هیچ‌کدام از این استراتژی‌ها پیوندهای دقیق میان ناامنی غذایی در خارج و منافع امنیت ملی ایالات متحده را تعریف نکردند.

بازیگران بد

یکی از تهدیداتی که ناامنی غذایی متوجه منافع آمریکا در خارج می‌کند، در قالب «بازیگران بد» ظاهر می‌شود. رهبران و رژیم‌های متخاصم با ایالات متحده می‌توانند از ناامنی غذایی در میان جمعیت‌های محلی سوءاستفاده کنند تا نفوذ خود را گسترش دهند و پایه‌های قدرتشان را محکم کنند. در ونزوئلا، رئیس‌جمهور نیکلاس مادورو از غذا به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی استفاده کرده است و به طور گسترده متهم است که در انتخابات ریاست‌جمهوری، برای خرید رأی، غذا توزیع کرده است. در سوریه، داعش از غذا استفاده کرده تا وابستگیِ جمعیت محلی به ساختارهای حکمرانی خود را تشویق کند؛ از توزیع غذا بین شرکت‌کنندگان در رویدادهای تبلیغی مذهبی گرفته تا تصرف نانوایی‌های صنعتی برای توزیع نان و عرضه گوشت ارزان‌قیمت به فقرا و نیازمندان.

در چنین مواردی، ناامنی غذایی روزنه‌ای برای دیکتاتورها و سازمان‌های تروریستی باز می‌کند تا در ازای وفاداری، غذا ارائه دهند. این پدیده اغلب در سطح ملی و منطقه‌ای دیده می‌شود؛ اما جهانی‌شدن بازارهای کشاورزی، فرصت‌هایی را برای بازیگران بد، به‌ویژه روسیه، فراهم کرده تا از غذا برای تأثیرگذاری بر جمعیت‌های ناامنِ غذایی در سراسر جهان استفاده کنند. تهاجم روسیه به اوکراین قیمت‌های جهانی غذا را به رکوردهای تاریخی رساند و امنیت غذایی و تغذیه میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان کاهش داد. از زمان آغاز تهاجم تمام‌عیار در ۲۰۲۲، روسیه مرتباً به تمام جنبه‌های سیستم کشاورزی اوکراین حمله کرده، خروجی اوکراین را کاهش داده و برای صادرات خودش بازارهای جدیدی باز کرده است.

در سال ۲۰۲۲، دولت روسیه اعلام کرد که غذا «سلاح خاموش» اوست. از ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳، صادرات گندم روسیه به آفریقای جنوب صحرا ۳۹ درصد افزایش یافت؛ و صادرات گندم آن به آفریقا در ۲۰۲۴ نوزده درصد دیگر رشد کرد. روسیه همچنین غلات و کود رایگان به کشورهای دوست از جمله بورکینافاسو، اریتره، مالی، زیمبابوه، سومالی، جمهوری آفریقای مرکزی و اخیراً اتیوپی تحویل داده است. همزمان، صادرات گندم اوکراین به آفریقای جنوب صحرا از حدود ۱۱ درصد کل صادراتش در ۲۰۲۱ به کمتر از ۱ درصد در ۲۰۲۴ سقوط کرد. حملات روسیه به زیرساخت‌های کشاورزی اوکراین به ناامنی غذایی در کشورهای وابسته به واردات دامن زده، در حالی که روسیه از صادرات و اعطای غذای خود برای گسترش نفوذش استفاده می‌کند. رهبرانِ کشورهای وابسته به غذای روسی، کمتر مایل‌اند در صحنه جهانی، از جمله در سازمان ملل، با روسیه مخالفت کنند؛ امری که عملاً ائتلافِ کشورهای حامی (یا ساکت در برابر) تجاوز روسیه را گسترش می‌دهد.

مهاجرت برنامه‌ریزی‌نشده

تهدید دیگری که ناامنی غذایی می‌تواند ایجاد کند، مهاجرت برنامه‌ریزی‌نشده در سراسر جهان، از جمله به سمت ایالات متحده است. در سال ۲۰۲۱، معاون سابق رئیس‌جمهور، کامالا هریس، گرسنگی را در کنار سایر عوامل حاد به عنوان محرک‌های مهاجرت از گواتمالا به آمریکا برشمرد. در ۲۰۲۴، گروه هفت (G7) ابتکاری در زمینه امنیت غذایی راه‌اندازی کرد که بخشی از هدف آن، جلوگیری از مهاجرت غیرقانونی از کشورهای آفریقایی به اروپا بود.

اما رابطه میان ناامنی غذایی و مهاجرت پیچیده است. برای مثال، طبق یک نظرسنجی توسط برنامه جهانی غذا (WFP) و شرکا در السالوادور، گواتمالا و هندوراس، در حالی که ناامنی غذایی و ناتوانی در تأمین نیازهای اولیه می‌تواند میل به مهاجرت را افزایش دهد، همزمان می‌تواند مانع از شروع سفر توسط مهاجران بالقوه شود. علاوه بر این، ناامنی غذایی به‌ندرت در خلأ رخ می‌دهد و اغلب یکی از انبوه چالش‌هایی است که گریبان‌گیر خانوارها در مناطقی است که هم با ناامنی غذایی و هم با سطوح بالای مهاجرت روبرو هستند.

در این موارد، ناامنی غذایی را می‌توان دقیق‌تر به عنوان «یکی از عوامل» تأثیرگذار بر تصمیم مهاجرت در نظر گرفت، اما به ندرت (اگر نگوییم هرگز) تنها محرک مهاجرت است. ناامنی غذایی اغلب در کنار افزایش خشونت، تأثیرات تغییر اقلیم، کاهش معیشت، زوال خدمات اجتماعی و ناتوانی دولت در حل این چالش‌ها وجود دارد. این عوامل در مجموع منجر به موج‌های مهاجرت از آمریکای مرکزی به آمریکا، از آفریقا به اروپا و در دیگر نقاط جهان شده‌اند.

ناآرامی‌های اجتماعی و سیاسی

ناامنی غذایی همچنین می‌تواند به ناآرامی‌های اجتماعی و سیاسی کمک کند و مناطق استراتژیک برای ایالات متحده را بی‌ثبات سازد. قیمت جهانی غذا در دسامبر ۲۰۱۰ به رکورد تاریخی رسید (که بعداً فقط با تهاجم روسیه به اوکراین شکسته شد)؛ یعنی همان ماهی که معمولاً به عنوان آغاز «بهار عربی» شناخته می‌شود. قیمت‌ها برای یک سال بالا و پرنوسان ماندند و با اعتراضات مردمی در سراسر شمال آفریقا و خاورمیانه همزمان شدند. اعتراضات در نهایت بر حاکمیت در سراسر منطقه اثر گذاشت؛ برخی دولت‌ها اصلاحات مردمی انجام دادند، برخی سرنگون شدند و برخی دیگر در جنگ‌های داخلی فرو رفتند که هنوز منطقه را بی‌ثبات کرده است.

ناامنی غذایی ناشی از جنگ روسیه-اوکراین نیز به شعله‌ور شدن اعتراضات در سراسر جهان کمک کرد: یک مطالعه در سال ۲۰۲۲ بیش از ۱۲,۵۰۰ اعتراض را در کشورهای مختلف بین اواخر ۲۰۲۱ تا اواخر ۲۰۲۲ توصیف کرد که بسیاری از آن‌ها به دلیل افزایش قیمت غذا و سوخت ناشی از تهاجم روسیه بود. مانند بهار عربی، برخی از این اعتراضات به تغییر رژیم منجر شد. قیمت‌های بالای غذا محرک اعتراضاتی بود که به سرنگونی حزب حاکم سریلانکا در اواسط ۲۰۲۲ انجامید.

ناامنی غذایی، که با افزایش ناگهانی قیمت غذا تشدید می‌شود، در طول تاریخ به ناآرامی‌های اجتماعی و سیاسی کمک کرده است؛ از انقلاب فرانسه تا قیام میدان تیان‌آن‌من و بهار عربی. قیمت‌های بالای غذا می‌تواند اقلام اساسی مثل نان را از دسترس خارج کند، خطر گرسنگی را میان جمعیت افزایش دهد و دسترسی به غذاهای مغذی را دشوار سازد که این امر خطرات بلندمدت سلامت را به همراه دارد. مصرف‌کنندگان با قیمت غذا بیشتر از قیمت سایر ملزومات سروکار دارند، که این امر قیمت بالای غذا را به سیگنال فوری تورم تبدیل می‌کند که به سرعت بر رفاه خانوار اثر می‌گذارد.

به همین دلایل، ناامنی غذایی ناشی از گرانی می‌تواند محرکِ کوتاه‌مدت اعتراضات باشد؛ اما مانند مهاجرت، رابطه میان ناامنی غذایی و ناآرامی سیاسی پیچیده است. به ندرت ناامنی غذایی تنها عامل محرک ناآرامی است؛ تقریباً همیشه ناامنی غذایی در کنار (و تشدید شده توسط) سایر چالش‌ها مثل حکمرانی بد و گرانی سایر اقلام اساسی مثل سوخت وجود دارد. غذا می‌تواند ماشه اعتراضات باشد که منجر به ناآرامی سیاسی و اجتماعی شود و گاهی تأثیرات سیاسی بلندمدت داشته باشد، اما به ندرت تنها دلیل نارضایتی است.

امنیت غذایی ممکن است امنیت ملی باشد

بسیاری از حامیان رهبری آمریکا در امنیت غذایی جهانی ادعا می‌کنند که امنیت غذایی امنیت ملی است و گرسنگی و سوءتغذیه در خارج، منافع آمریکا را در خانه تهدید می‌کند. اما طرفداران تقویت صنایع دفاعی، مهار همه‌گیری‌ها، تأمین ذخایر معدنیِ حیاتی و پیروزی در مسابقه هوش مصنوعی نیز ادعا می‌کنند که مسائل آن‌ها اولویت امنیت ملی است. در این فضا، سیاست‌گذاران از زبانی دقیق‌تر برای توضیح ماهیت این تهدیدات بهره خواهند برد.

ناامنی غذایی در کشورهای دیگر تقریباً همیشه پیامدهای منفی برای آن کشورها دارد. اما ناامنی غذایی در خارج، زمانی بر امنیت ملی آمریکا اثر می‌گذارد که منافع آمریکا در خطر باشد. ناامنی غذایی در برخی کشورهای آفریقایی روزنه‌ای برای نفوذ روسیه (از طریق افزایش صادرات غذا و تحویل غذا و کود) ایجاد می‌کند؛ در حالی که آمریکا سعی دارد کشورها را علیه تهاجم تمام‌عیار روسیه به اوکراین بسیج کند. ناامنی غذایی همچنین فرصت‌هایی برای چین ایجاد می‌کند تا سیستم‌های کشاورزی کشورهای در حال توسعه را در سراسر جهان از طریق طرح «یک کمربند-یک جاده» حمایت کند و ضمن نشان‌دادن حسن‌نیت، کشورها را به خود مدیون سازد. برای مقابله با ناامنی غذایی و مشکلات مرتبط در آمریکای مرکزی، بسیاری تصمیم به مهاجرت می‌گیرند، اغلب به آمریکا، که به افزایش مهاجرت برنامه‌ریزی‌نشده و بحران در مرز جنوبی آمریکا دامن می‌زند. و ناامنی غذایی در شمال آفریقا و خاورمیانه یکی از عوامل قیام بهار عربی بود که حکمرانی در منطقه را دگرگون کرد.

بنابراین، اگرچه گرسنگی و سوءتغذیه در خارج، ممکن است مستقیماً امنیت ملی آمریکا را تهدید نکنند، اما با مشارکت در پدیده‌هایی که آمریکا را نگران می‌کند، گسترش سازمان‌های تروریستی، توسعه نفوذ روسیه و چین، موج‌های مهاجرت برنامه‌ریزی‌نشده و سرنگونی رژیم‌های دوست، ناامنی غذایی در خارج می‌تواند به‌طور غیرمستقیم بر منافع امنیت ملی آمریکا اثر بگذارد.

هرچند این اثرات غیرمستقیم باشند، باید تکرار کرد که تلاش‌های جهانی آمریکا در امنیت غذایی، دلایل اقتصادی و اخلاقی قوی نیز دارند. سرمایه‌گذاری در امنیت غذایی و تغذیه می‌تواند به نتایج آموزشی و اقتصادی بهتر برای افراد منجر شود و بر اقتصاد ملت‌هایشان اثر بگذارد. و سرمایه‌گذاری در سیستم‌های کشاورزی می‌تواند تأثیرات گسترده‌ای بر رشد اقتصادی داشته باشد و بازارهای صادراتی برای کالاهای آمریکایی را گسترش دهد.

علاوه بر این، آمریکایی‌ها، جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها به یکسان، مدت‌هاست کاهش گرسنگی و سوءتغذیه جهانی را یک الزام اخلاقی می‌دانند که اغلب ریشه در اعتقادات مذهبی شخصی آن‌ها دارد. سناتور جیم ریش، رئیس کمیته روابط خارجی سنا، در ۲۰۲۱ برای CSIS نوشت: «پدران بنیان‌گذار ما از سرشتِ نیک آمریکایی‌ها سخن می‌گفتند؛ همان باوری که ما را وا می‌دارد همیشه دستِ یاری به سوی همسایگان دراز کنیم… ما قادریم در صف اول مبارزه با گرسنگی فزاینده بایستیم و سهم خود را ادا کنیم؛ و من ایمان دارم که چنین خواهیم کرد.»

شاید قوی‌ترین توجیه برای رهبری آمریکا در امنیت غذایی جهانی، همان توجیه برای رهبری آمریکا در تمام امور توسعه جهانی باشد: حضور قوی آمریکا در سراسر جهان به نفع ایالات متحده است. رهبران آمریکا مدت‌هاست این واقعیت را درک کرده‌اند. پرزیدنت جان‌اف.کندی در ۱۹۶۱، در اوج جنگ سرد، سپاه صلح را راه‌اندازی کرد. سپاه صلح سه هدف دارد که دو مورد آن بر تقویت ارتباطات میان آمریکایی‌ها و جمعیت‌های خارجی متمرکز است. در جنگ سرد، دشمنان ما نیز همین کار را می‌کردند: بعداً در همان دهه، کوبا پزشکان، پرستاران و سایر کارشناسان را به کشورهای آفریقایی شامل الجزایر، جمهوری دموکراتیک کنگو، مالی، سومالی و تانزانیا فرستاد. امروز، سرمایه‌گذاری‌های کشاورزی چین در خارج سیر صعودی دارد و روسیه از صادرات غذای خود برای محکم‌کردن جای پایش در کشورهای وابسته به واردات استفاده می‌کند. بزرگترین پادزهر برای نفوذ دشمنان ما، در گذشته و امروز، حضور قدرتمند آمریکا در خارج است.

ساختن استدلال برای آینده

در زمان نگارش این متن، آیندۀ کمک‌های خارجی آمریکا نامشخص است. بسیاری از حامیان صریح کمک‌های خارجی، شامل جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها، احساس مشابهی را بازتاب می‌دهند: کمک‌های خارجی آمریکا باید اصلاح شود، نه حذف. و فضای بهبود واقعاً قابل توجه است.

برای مثال، در دولت پرزیدنت بایدن، دیوان محاسبات آمریکا (GAO) شکاف‌هایی را در مکانیسم‌های گزارش‌دهی ابتکار «تغذیه آینده» دولت آمریکا شناسایی کرد و هشدار داد که بدون اهداف عملکردی، آژانس‌های فدرال در توانایی خود برای تعیین تأثیر محدودیت دارند. GAO همچنین بهبود هماهنگی بین آژانس‌های آمریکاییِ درگیر در ابتکار «تغذیه آینده» را توصیه کرد و به نبود ارتباط میان سازمان‌ها اشاره نمود. این گزارش گام‌های مشخصی برای اصلاح این کاستی‌ها ارائه کرد.

علاوه بر این، اکثر برنامه‌های کمک غذایی آمریکا دهه‌ها پیش طراحی شده‌اند و با چالش‌های در حال تحول سازگار نشده‌اند. برای مثال، بیشتر مداخلات امنیت غذایی با بودجه آمریکا هدفشان تولیدکنندگان کشاورزی در مناطق روستایی است، در حالی که بیشتر مردم ناامن غذایی در شهرها زندگی می‌کنند. در سال ۲۰۲۴، کمیته امنیت غذایی سازمان ملل گزارش داد که کامل ۷۶ درصد از جمعیت جهان که از ناامنی غذایی متوسط و شدید رنج می‌برند، در مناطق حاشیه شهری و شهری زندگی می‌کنند. برنامه‌ریزی امنیت غذایی می‌تواند به‌روز شود تا مردم ناامن غذایی در شهرها و شهرک‌ها را در کنار مناطق روستایی هدف قرار دهد و تأثیر کمک‌های آمریکا را بر آن‌ها بسنجد.

در نهایت، ارتباط بین سرمایه‌گذاری‌های آمریکا در امنیت غذایی، امنیت ملی و شکوفایی اقتصادی می‌تواند تقویت شود. «قانون امنیت غذایی جهانی»، دولت آمریکا را ملزم می‌کند تا الزامات انتخاب کشورهای هدف را مشخص کند. کنگره می‌تواند سیاست‌گذاران را ملزم کند تا امنیت ملی و شکوفایی اقتصادی آمریکا را در میان این معیارها در نسخه‌های آینده «قانون امنیت غذایی جهانی» و «استراتژی امنیت غذایی جهانی» بگنجانند. برای مثال، سیاست‌گذاران باید مشخص کنند که چین و روسیه در کدام کشورها بیشترین نفوذ غذایی را دارند و منابع آمریکا را دقیقاً به همان نقاط هدایت کنند تا با آن‌ها مقابله شود. همچنین، باید شفاف‌سازی کنند که این سرمایه‌گذاری‌ها چگونه برای خود آمریکا سودآور خواهد بود؛ مثلاً چگونه بازارهای جدیدی برای صادرات کالاهای آمریکایی ایجاد می‌کند.

در نهایت، شاید استدلالِ «امنیت ملی» برای کمک غذایی، ضعیف‌تر از آن باشد که برخی ادعا می‌کنند. اما اهمیت این سرمایه‌گذاری‌ها فراتر از این حرف‌هاست. کمک‌های غذایی، هم اقتصاد آمریکا را تقویت می‌کنند و هم به یک سنت ۶۰ ساله اخلاقی پاسخ می‌دهند که کاهش گرسنگی را وظیفه آمریکا می‌داند. اما مهم‌تر از همه، حضور قدرتمند در خارج، به نفع آمریکاست.

به همین دلیل، سیاست‌گذاران نباید این برنامه‌ها را به کلی تعطیل کنند؛ بلکه باید با نگاهی واقع‌بینانه، آن‌ها را اصلاح کنند تا هر دلار مالیات‌دهندگان، بیشترین بازده را برای آمریکا و جهان داشته باشد.

 

لینک کوتاه :

آیا نیاز به تهیه نسخه چاپی مجلات دارید؟

شما میتوانید با خرید اشتراک به نسخه چاپی مجلات ما دسترسی داشته باشید.

مطالعه بیشتر