هفتۀ گذشته دموکراتها سوار بر موج واکنشی علیه دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، در سراسر برگههای رأی پیروز شدند. انتخابات در سالهای غیرانتخاباتی هرگز آن گوی بلورینی که تحلیلگران سیاسی برای پیشبینی انتخابات میاندورهای میخواهند نیستند، اما یک چیزی که نتایج اخیر به وضوح نشان میدهد این است که بسیاری از رأیدهندگان از دونالد ترامپ ناراضی هستند.
انتخابات شهرداری نیویورک، فرمانداریهای نیوجرسی و ویرجینیا، و جرح و تعدیل حوزههای انتخابیه در کالیفرنیا هر کدام دینامیکهای محلی خود را داشتند، اما رأیدهندگان در این رقابتهای به شدت ملیشده در مخالفت با ترامپ و اولویتهایش متحد بودند. این نتایج دلیلی برای تردید در ادعای ترامپ مبنی بر اینکه پیروزی او در سال ۲۰۲۴ یک «بازآرایی تاریخی» در سیاست آمریکا بوده است، به دست میدهد. اما اگرچه موفقیت دموکراتها در سراسر طیف از میانهرو تا ترقیخواه ممکن است اضطراب مخالفان ترامپ را پیش از انتخابات ۲۰۲۶ تسکین دهد، اما به این معنا نیز هست که پاسخهای ساده و آمادهای برای این سؤال که بهترین راه رقابت با او چیست، وجود ندارد.
زُهران ممدانی، یک تازهوارد کاریزماتیک دموکرات، با اختلاف زیادی در انتخابات شهرداری نیویورک پیروز شد. ممدانی در یک رقابت سهجانبه، علیرغم حمایت رئیسجمهور از رقیب اصلیاش، اندرو کومو، و تهدیدها برای قطع بیشتر بودجۀ فدرال شهر، تقریباً ۵۰% آرا را به دست آورد. شاید بخشی از آن به دلیل شخص ترامپ بود. رئیسجمهور در زادگاهش منفور است و گرچه ممدانی بیوقفه از سیاست ملی فاصله میگرفت و به مسائل مربوط به هزینهها در شهر میپرداخت، تضاد بین این مهاجر جوان و شاداب و رئیسجمهور بومیگرای سالخورده و بدخلق، غیرقابل چشمپوشی بود. ممدانی بسیار خوشحال بود که حمایت دیرهنگام ترامپ از کومو را به عنوان راهی برای انرژی بخشیدن به رأیدهندگان خود برجسته کند. پیروزی او فوراً او را به یکی از رهبران جناح چپ حزب دموکرات، در کنار برنی سندرز و الکساندریا اوکازیو-کورتز، تبدیل میکند.
در همین حال در ویرجینیا، ابیگیل اسپنبرگر ادعایی برای رهبری جناح میانهروی حزب مطرح کرد. این نمایندۀ سابق کنگره و افسر سابق سیا، وینسام ارل-سیرز جمهوریخواه را با ۱۵% اختلاف در هم کوبید تا فرماندار ایالت شود و جایگزین گِلِن یانگکین، فرماندار جمهوریخواه فعلی که دورۀ خدمتش به پایان رسیده بود، شود. پیروزی اسپنبرگر به طور گستردهای پیشبینی میشد، اما اختلاف آرا بسیار بیش از انتظارات بود. او نهتنها غزاله هاشمی، نامزد معاونت فرمانداری، بلکه جِی جونز، نامزد دادستانی کل را نیز به پیروزی رساند. دموکراتها حداقل ۱۳ کرسی به دست آوردند و کنترل مجلس نمایندگان ایالت را نیز حفظ کردند.
کمپین جونز با انتشار پیامهای متنی از سال ۲۰۲۲ متزلزل شد که در آنها نوشته بود اگر دو گلوله داشت و فرصت شلیک به هیتلر، پل پوت یا رئیس وقت مجلس نمایندگان ایالتی از حزب جمهوریخواه را داشت، دو بار به آن جمهوریخواه شلیک میکرد. پس از ترور چارلی کرک این پیامها طوفانی به پا کرد. اگرچه دموکراتها این پیامها را محکوم کردند، اما برای وادار کردن جونز به کنارهگیری از رقابت تلاشی نکردند. در روز انتخابات، موج آبی او را بر جیسون میارس، جمهوریخواه فعلی، پیروز کرد.
همچنین مایکی شریل، دموکرات نیوجرسی و نمایندۀ فعلی کنگره که کمپینی کاملاً متمرکز بر ترامپ را اداره کرد، پیروز شد. این رقابت دموکراتها را مضطرب کرده بود. چهار سال پیش، جک چیتارلی جمهوریخواه با اختلاف سه درصد به برکناری فرماندار فیل مورفی نزدیک شده بود و نظرسنجیها در هفتههای اخیر نشان میداد که چیتارلی -که بار دیگر در انتخابات حضور داشت- فاصلۀ کمی با شریل دارد. اما در نهایت شریل با حدود ۱۳% اختلاف پیروز شد.
از سوی دیگر همهپرسی ۵۰، رفراندوم کالیفرنیا برای بازترسیم حوزههای مجلس نمایندگان آمریکا، با کسب بیش از ۶۰% آرا به نفع آن در نتایج اولیه، پیروزی بزرگتری به دست آورد. این طرح ابتکاری در برگۀ رأی به دنبال دور زدن کمیسیون مستقل بازترسیم حوزههای انتخابیه ایالت و ایجاد نقشههایی بود که به دموکراتها فرصت کسب پنج کرسی دیگر در کنگره را بدهد. فرماندار گوین نیوسام چهرۀ اصلی این جرح و تعدیل بود و استدلال میکرد که این کار به عنوان یک وزنۀ تعادلی در برابر چندین ایالت، از جمله تگزاس، میزوری و کارولینای شمالی که به دستور ترامپ در حال افزودن حوزههای جمهوریخواه هستند، ضروری است. این رأی نهتنها به امیدهای دموکراتها در انتخابات میاندورهای کمک میکند، بلکه چهرۀ نیوسام را به عنوان یک رقیب ترامپ و یک امید برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۸ برجسته میکند.

به این ترتیب در سراسر برگههای رأی، رقابتها نهتنها به نفع دموکراتها تمام شد، بلکه با اختلافهای زیاد نیز همراه بود (در پنسیلوانیا نیز سه قاضی دموکرات دیوان عالی ایالت در انتخابات پیروز شدند تا کرسیهای خود را حفظ کنند). این پیروزیها به دنبال یک سری موفقیتها در انتخاباتهای ویژه به دست آمد. اما نتیجهگیری ساده از این نتایج با توجه به شخصیتها، کمپینها و برنامههای بسیار متفاوتی که دموکراتها را به پیروزی رساند، چالشبرانگیز است. شاید تنها رشتۀ وحدتبخش، رئیسجمهور سابق باراک اوباما بود که برای اسپنبرگر و شریل کمپین کرد، از همهپرسی ۵۰ حمایت نمود و حتی در حالی که دیگر دموکراتهای ملی فاصله خود را حفظ کرده بودند، با ممدانی تماس گرفت. درس بزرگ شاید این باشد که بهترین گزینه برای دموکراتها این است که نامزدهایی را معرفی کنند که به طور مؤثر نمایندگی مکانهایی را که در آن رقابت میکنند بر عهده دارند و به جای دنبال کردن یک ایدئولوژی واحد، به زبان مردم آنجا سخن میگویند.
این نتایج در حال حاضر توانایی محدودی برای مهار سوءاستفادههای ترامپ از قدرت به دست میدهند و گرچه بهترین چیزی هستند که دموکراتها میتوانستند به آن امیدوار باشند، اما موفقیت در سال ۲۰۲۶ را نیز تضمین نمیکنند. آنچه این نتایج به وضوح نشان میدهد این است که رأیدهندگان دموکرات انگیزۀ بالایی برای رأیدادن علیه ترامپ دارند، علیرغم اینکه نظرسنجیها نشان میدهد که آنها از حزب خودشان بیزارند. این موضوع ممکن است آشنا به نظر برسد. ترامپ هرگز در میان کل آمریکاییها محبوب نبوده است. او در سال ۲۰۱۶ رأی مردمی کمتری کسب کرد، حزبش را در سال ۲۰۱۸ به شکست کشاند و در سال ۲۰۲۰ شکست خورد. در انتخابات میاندورهای ۲۰۲۲، عدم محبوبیت او دلیل اصلی عملکرد ضعیف جمهوریخواهان بود.
اما پیروزی ترامپ در سال ۲۰۲۴ این موضوع را زیر سؤال برد. ترامپ و متحدانش آن را به عنوان «یک مأموریت بیسابقه و قدرتمند» برای حکمرانی رادیکال راستگرا تلقی کردند. یک سال بعد، این انتخابات تفسیری متفاوت را ارائه میدهد؛ اینکه پیروزی ترامپ ناشی از تورم بالا، تصمیم فاجعهبار جو بایدن برای تلاش برای انتخاب مجدد، کمپین نهچندان چشمگیر کامالا هریس و یک حال و هوای ضد مقامات فعلی بود. اگرچه آمریکاییها هنوز به حزب دموکرات قانع نشدهاند، اما یک اکثریت ضد ماگا دوباره ظهور کرده است.
آیا نیاز به تهیه نسخه چاپی مجلات دارید؟
شما میتوانید با خرید اشتراک به نسخه چاپی مجلات ما دسترسی داشته باشید.
